بیع کالی به کالی در فقه اسلامی و حقوق ایران
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام
- author محمدعلی سعیدی
- adviser حسین صفایی
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1377
abstract
این رساله به سه بخش تقسیم می شود. در بخش اول کلیات موضوع بیع کالی به کالی مطرح شده است و از آنجائیکه مفهموم دقیق بیع کالی به کالی تنها با شناخت عناوین مشابه روشن می گردد، از موضوعات مشابهی که گاه با مبحث بیع کالی به کالی خلط می شوند نیز سخن به میان آمده است . از جمله این موارد می توان به بیع دین به دین و تطارح دو دین اشاره نمود. در این بررسی مشخص می گردد که بیع کالی به کالی و بیع دین به دین از نظر مصداق اعم از بیع کالی به کالی است . بدیهی است . بدیهی است با تطبیق این موارد مفهموم دقیق چنین بیعی آشکار می گردد. بیع از لحاظ مدت دار بودن عوضین به چهار حالت تقسیم می گردد. اول بیع نقد که عوضین هر دو حال و نقدند. دوم بیع نسیه که مثمن نسیه که مثمن در مجلس اخذ می شود ولی ثمن مدت داراست . سوم بیع سلم یا سلف است که ثمن در مجلس و مثمن مدت دار است . و اما نوع چهارم بیع کالی به کالی است که عوضین هر دو موجل می باشند و به عبارت دیگر ثمن و مثمن هر دو مدت دارند و در زمان آینده پرداخت می گردند. شرط دیگر تحقق این بیع آن است که ثمن و مثمن کلی فی الذمه باشند بنابراین در چنین بیعی ثمن و مثمن عین مشخص خارجی نیستند. در این میان ماحثی از اسناد تجاری تا آنجا که مربوط به بحث مورد نظر ما باشد نیز مورد بررسی قرار گرفته است . در قسمت دوم و سوم رساله حکم فقهی و قانونی بیع کالی به کالی بررسی گردیده و در این دو قسمت آنچه ضرورت داشت به دقت مورد توجه قرار گرفته و این نتیجه کلی بدست آمده است که هیچگونه دلیل قطعی مبنی بر بطلان این نوع بیع وجود ندارد و در عین حال مصالح فردی و اجتماعی نیز مستلزم آن است . شایان ذکر است که عدم قبول این نوع بیع که در میان مردم بسیار متداول است ، مشکلات زیادی بوجود خواهد آورد و موجب حرج و سختی خواهد شد.
similar resources
بیع کالی به کالی
اجماع فقها بر بطلان بیع کالی به کالی است ‘ منتهی باید دید مفهوم دقیق این کلمات چیست و شارع دقیقاً چه چیزی را نهی فرموده است. این تحقیق نشان خواهد داد آنچه نهی شده بیعی است که در آن ثمن و مثمن هر دو دینی باشند که قبل از بیع وجود داشته اند نه آنکه به موجب بیع به وجود آمده و به صورت نسیه بر عهده طرفین قرار گیرند‘ بیعی که خصوصاً در تجارت بین الملل بسیار رایج است و بطلان آن موجب اشکال در جریا ن تجاری ...
full textبیع کالی به کالی
اجماع فقها بر بطلان بیع کالی به کالی است ‘ منتهی باید دید مفهوم دقیق این کلمات چیست و شارع دقیقاً چه چیزی را نهی فرموده است. این تحقیق نشان خواهد داد آنچه نهی شده بیعی است که در آن ثمن و مثمن هر دو دینی باشند که قبل از بیع وجود داشته اند نه آنکه به موجب بیع به وجود آمده و به صورت نسیه بر عهده طرفین قرار گیرند‘ بیعی که خصوصاً در تجارت بین الملل بسیار رایج است و بطلان آن موجب اشکال در جریا ن تجاری ...
full textتحلیل بیع کالی به کالی در مذاهب فقهی و حقوق کشورهای اسلامی
در فقه اسلامی بیع کالی به کالی یا بیع نسیه به نسیه باطل و بر بطلان آن ادعای اجماع شده است؛ ولی ایننوع بیع با انواع واقسام خود در زندگی مردم رایج و شایع است مخصوصاً که غالب معاملات بین المللی به این شکل انجام می شود و کشورهای مسلمان نیز در معاملات خود از قواعد و قوانین بین المللی تبعیت می کنند.از طرف دیگر نیز در قانون کشورهای اسلامی هیچ ماده ای به بیع کالی به کالی اختصاص داده نشده و حتی در مواد د...
بررسی تطبیقی معامله کالی به کالی با عقد تورید در حقوق اسلامی
عقد تورید و بیع کالی به کالی از جمله عقودی هستند که در زمان حال منعقد شده و اثر آنها نسبت به آینده می باشد. از این رو در باب عقود آتی بحث می شوند. در خصوص تشابه بین عقد تورید (قراردادآتی ) و معامله کالی به کالی ، باید گفت که بیع کالی به کالی، بیعی است که ثمن و مثمن هر دو موجل و در ذمه طرفین به صورت کلی باشند. البته در ذمّه بودن موضوع عقد می بایست به واسطه خود عقد ایجاد شده باشد یا می تواند قبل ا...
بازپژوهی بیع اموال غیرمادی در فقه اسلامی و حقوق ایران
قانون مدنی در ماده 338 به پیروی از گروهی از فقیهان امامی، بیع را به «تملیک عین بهعوض معلوم» تعریف کرده است. ازآنجاکه کلمه «عین» در اصطلاح فقیهان امامی در مقابل «منفعت» و «حق» و از دیدگاه برخی فقیهان اهل سنت در مقابل «دِین» به کار رفته، این سؤال مطرح میشود که آیا اموال غیرمادی هم میتواند در قالب عقد بیع منتقل گردد؟ اگر پاسخ به این سؤال مثبت باشد، میتوان با اجرای احکام و قواعد مربوط به بیع در...
full textبازپژوهی بیع اموال غیرمادی در فقه اسلامی و حقوق ایران
قانون مدنی در ماده 338 به پیروی از گروهی از فقیهان امامی، بیع را به «تملیک عین به عوض معلوم» تعریف کرده است. ازآنجاکه کلمه «عین» در اصطلاح فقیهان امامی در مقابل «منفعت» و «حق» و از دیدگاه برخی فقیهان اهل سنت در مقابل «دین» به کار رفته، این سؤال مطرح می شود که آیا اموال غیرمادی هم می تواند در قالب عقد بیع منتقل گردد؟ اگر پاسخ به این سؤال مثبت باشد، می توان با اجرای احکام و قواعد مربوط به بیع در ...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023